وکیل طلاق

وکیل طلاق

وکیل طلاق تهران

همه ما ممکن است در زندگی زناشویی با مشکلاتی مواجه شویم که در برخی از موارد، حل آنها نیازمند مراجعه به وکیل یا مشاور حقوقی است. اگر چنین نیازی را احساس کردیم باید توجه داشته باشیم که انتخاب یک وکیل خوب، باتجربه و منصف که اصطلاحا ما چنین شخصی را وکیل طلاق می نامیم، در حل مشکلات و سرنوشت زندگی زناشویی شما نقش و اهمیت زیادی خواهد داشت.

در کشور عزیزمان ایران، متاسفانه یکی از مهم ترین و پرتقاضاترین پرونده های حقوقی، پرونده های مربوط به طلاق و طلاق توافقی است و همانطور که می دانید در قوانین ایران، طلاق به دست زوج یعنی مرد امکانپذیر است و به همین دلیل گرفتن طلاق از سوی زوجه (زن) دشوار و چنین پرونده هایی پر از حساسیت و کاملا فنی بوده و برخلاف تصور عامه مردم که می پندارند می توانند در محاکم قضایی بدون حضور و همراهی وکیل، به حقوق خواسته خود برسند، شرط لازم و ضروری برای رسیدن به موفقیت در چنین پرونده هایی، نیازمند هوش، ذکاوت، علم و مهارت و همراهی یک وکیل باتجربه ( وکیل طلاق ) می باشد، وکیلی که علاوه بر تسلط به اطلاعات حقوقی، بصورت مستمر اطلاعات خود را با تغییرات قوانینی که از سوی قانونگذار وضع می شود به روز نگه داشته، آگاهی کامل به رویه دادگاه های بدوی و تجدید نظر و دیوان عالی کشور داشته باشد، علاقه مند به رشته حقوق شاخه خانواده است و روحیه ماجراجویی داشته و آرمانش کمک و حمایت و احقاق حق انسان آسیب دیده و مورد ستم باشد.

مشاوره حقوقی و اخذ وکالت در خصوص امور دعاوی خانوادگی شامل: طلاق، طلاق توافقی، حضانت فرزندان، نفقه، فرزند خواندگی، مهریه و ارائه راهکارهای حل اختلاف فی مابین جهت صلح و یا وکالت در پرونده های حقوقی توسط بهترین وکلای دادگستری در این مرکز انجام می شود.

 

مزیتهای همکاری با وکیل طلاق تهران در این مرکز :

  • 25 سال تجربه در قبول وکالت پرونده های طلاق و ازدواج و آمار رضایت بخش موفقیت بودن نتایج حاصله از دید موکلین محترم
  • امکان بهره مندی از خدمات وکیل طلاق خانم، وکیل طلاق آقا
  • تحقیق، پژوهش و بررسی حرفه ای پرونده  توسط تیم مجرب وکلای شمس و ارائه بهترین راه کارهای موثر و طراحی بهترین مسیر رسیدگی به پرونده های طلاق بر اساس تفکر تیمی
  • تسلط وکلای مجرب در این مرکزبه تمامی قوانین و مقررات دعاوی خانواده و همچنین آرای وحدت رویه و نیز کلیه تغییرات جدید در قوانین که از سوی قانونگذار وضع می شود
  • وکلای طلاق در این مرکز از روحیه بالای نوع دوستی و خدمت به همنوع برخوردار هستند و وظیفه انسانی خود را نه تنها دفاع از حقوق موکل، بلکه حمایت عاطفی و بعضا هدایت موکل به مراکز مشاوره و روانشناس و تاخیر در اجرای روند پرونده تا حصول اطمینان از وضعیت روحی و روانی موکل میدانند

 

برای کسب مشاوره تخصصی و ارتباط با وکیل تضمینی طلاق تهران در این موسسه با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید:

⇐ 021-22924799 –  (10 صبح تا 8 شب به وقت ایران)

⇐ 09121997102 –  (همراه و واتس اپ)

 

سوالات متداول

  • آیا زن مسلمان ایرانی می تواند با مرد مسلمان خارجی ازدواج نماید؟
    مطابق مقررات ایران چنانچه هویت مرد مسلمان خارجی مورد تایید قرار گیرد، مجوز ازدواج آنها صادر می شود .
  • آیا طلاق زن و شوهری که در ایران ازدواج کرده اند ولی در خارج طلاق گرفته اند، قانونی است؟
    اگر صیغه طلاق مطابق شرع اسلام جاری شده باشد و این امر را در دادگاه ایران ثابت کنند (به حکم دادگاه این طلاق تنفیذ شود) طلاق در ایران عملی و ثبت می شود.
  • آیا کسانی که در ایران ازدواج کردند می توانند در خارج از ایران متارکه نمایند؟
    چنانچه این افراد مسلمان ایرانی باشند و در ایران ازدواج کرده باشند، ملزم هستند در ایران از یکدیگر متارکه نمایند.
  • آیا مرد مسلمان ایرانی که با زن خارجی ازدواج نموده است می تواند در ایران ازدواج خود را ثبت نماید؟
    چنانچه صیغه عقد نکاح مطابق شرع اسلام انجام گرفته باشد، این ازدواج در ایران در اداره ثبت احوال ثبت می شود .
  • حقوق مالی زنی که در عقد منقطع مردی است چیست؟
    حقوق مالی وی مهریه است و این همسر فاقد حق نفقه است و از همسرش نیز ارث نمی برد .
  • سه طلاقه کردن به چه معناست؟
    مرد زن خود را طلاق دهد ولی دوباره رجوع کند و بار دوم طلاق دهد و دوباره رجوع کند، بار سوم طلاق دهد و رجوع کند برای بار چهارم این زن و مرد بر یکدیگر حرام می شوند .
  • آیا مرد می تواند زن را برای همیشه طلاق ندهد؟
    پاسخ این سئوال را از زبان وکیل مجرب طلاق تهران بازگو می کنیم: با توجه به اینکه حقوق خانواده کشور، تا کنون منبعث از شرع اسلام ( فقه امامیه ) است و در شریعت اسلام صرفا مرد حق طلاق دارد، لذا علی الاصول زن حق طلاق ندارد، ولی قانونگذار در ماده 1130 قانون مدنی چنین تصریح شده است: در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنان چه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد، زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود و در سال 1381 قانونگذار به تفسیر وضعیت عسر و حرج پرداخت و با اضافه کرده یک تبصره به شفافیت این موضوع به شرح ذیل  پرداخت :. تبصره (۱۳۸۱/۴/۲۹) - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه‌ی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می‌گردد: 1-ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. 2-اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. 3 - محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر. 4 -ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد. 5 -ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه‌ی صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر موارد اگر عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.
  • در چه صورتی مرد می تواند مهریه به همسرش ندهد؟
    قانون مدنی در چند حالت این وضع را پیش بینی کرده است : 1- ماده 1101، هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با‌ وجود فسخ نکاح، زن، مستحق نصف مهر است . 2- ماده 1098، در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده، زن حق مهر ندارد و اگر مهریه را گرفته، شوهر می‌ تواند آن را ‌استرداد نماید. و شایان توجه است که در مقابل قانونگذاردر ماده 1085 قانون مدنی تصریح کرده است: زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظائفی که در مقابل شوهر دارد، امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع ‌مسقط حق نفقه نخواهد بود ( حق حبس) و حتی  قانون مدنی در ماده 1087 اشعار دارد: اگر در نکاح دائم، مهر، ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین‌ کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود. و یا حتی در صورتی که زوجین در خصوص مهریه و میزان و تعیین نوع آن، توافق نکرده باشند، قانونگذار در ماده 1100 قانون مدنی چنین تعیین تکلیف نموده است : در صورتی مهرالمسمی مجهول (1) باشد یا مالیت  نداشته باشد(2) یا ملک غیر باشد (3) در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد ‌بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید.
  • زن بعد از چند سال سپری شدن از دوام زندگی زناشویی می تواند از همسر خود طلاق بگیرد؟
    در مورد عقد دائم، قانونگذار در این خصوص، هیچ مطلبی پیش بینی نکرده است و علی الاصول بدون دلیل، زوجه، نمی تواند از زوج طلاق بگیرد .
  • جهات مشترک عقد دائم با عقد منقطع چیست؟
    عقد دائم و منقطع در پنج مورد مشترک هستند : 1-  محرمات نکاح  : فرقی در محرمات نکاح ( اعم از نسبی، سببی و رضاعی) میان عقد دائم و منقطع ندارد و تمام احکام نساء اعم از محرمات و محللات در نکاح منقطع نیز جاری است. 2- شرایط نکاح : هنگام عقد در هر دو، باید صیغه ازدواج جاری شود و زوجین و مهریه لازم است. 3- اذن ولی : به عقیده بسیاری از فقها اذن ولی در عقد باکره لازم است و از این جهت فرقی بین نکاح دائم و منقطع، وجود ندارد. 4- احکام فرزند : تمام احکام ولد نکاح دائم در ولد نکاح منقطع نیز وجود دارد لذا احکام میت، ارث فرزند، نفقه فرزند، حضانت و ولایت در عقد منقطع مانند عقد دائم است. 5- عده زن : در عقد منقطع مانند عقد دائم هنگام جدایی زن از مرد ، عده زن واجب است، البته عده عقد منقطع کوتاه تر و طبق دیدگاه مشهور فقها دو حیض کامل است ولی در عقد دائم، دو حیض کامل و یک لحظه از حیض سوم است، و عده زنی که حیض نمی شود، در عقد دائم سه ماه و در عقد منقطع 45 روز است .
  • حق حبس برای زوجه چیست ؟
    وکیل خانواده تهران چنین شرح میدهد که پاسخ این سوال در ماده 1085 قانون مدنی است که مشعر است : زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظائفی که در مقابل شوهر دارد، امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع ‌مسقط حق نفقه نخواهد بود .
  • در چه صورتی مرد می تواند مهریه به همسرش ندهد؟
    قانون مدنی در چند حالت این وضع را پیش بینی کرده است : 1- ماده 1101، هر گاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با‌ وجود فسخ نکاح، زن، مستحق نصف مهر است . 2- ماده 1098، در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده، زن حق مهر ندارد و اگر مهریه را گرفته، شوهر می‌ تواند آن را ‌استرداد نماید. و شایان توجه است که در مقابل قانونگذاردر ماده 1085 قانون مدنی تصریح کرده است: زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفاء وظائفی که در مقابل شوهر دارد، امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع ‌مسقط حق نفقه نخواهد بود ( حق حبس) و حتی  قانون مدنی در ماده 1087 اشعار دارد: اگر در نکاح دائم، مهر، ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین میتوانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین‌ کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود، زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود. و یا حتی در صورتی که زوجین در خصوص مهریه و میزان و تعیین نوع آن، توافق نکرده باشند، قانونگذار در ماده 1100 قانون مدنی چنین تعیین تکلیف نموده است : در صورتی مهرالمسمی مجهول (1) باشد یا مالیت  نداشته باشد(2) یا ملک غیر باشد (3) در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد ‌بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید.
  • زن بعد از چند سال سپری شدن از دوام زندگی زناشویی می تواند از همسر خود طلاق بگیرد؟
    در مورد عقد دائم، قانونگذار در این خصوص، هیچ مطلبی پیش بینی نکرده است و علی الاصول بدون دلیل، زوجه، نمی تواند از زوج طلاق بگیرد .
  • آیا مرد می تواند زن را به خانه راه ندهد ؟
    پاسخ این سوال خیر است و چنانچه زوجه مرتکب فعلی شده است که از نظر زوج، خلاف اخلاق یا عرف و یا قانون باشد، ضمانت اجرای عکس العمل زوج صرفا، طلاق همسرش است البته باید کلیه حقوق مالی زوجه را بپردازد ولی چنانچه هنگام عقد، زوج شرط تنصیف در امورمالی را در سند ازدواج امضاء کرده باشد و زمانی که از محکمه درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش نماید و در محکمه ثابت کند علت طلاق زوجه اش، عدم رعایت اخلاقیات وی است، در این صورت در مورد شرط تنصیف وی معاف می شود ( یعنی در این صورت ملزم نیست نصف دارایی که از زمان عقد نکاح، تحصیل نموده است را به زوجه پرداخت نماید و قاضی دادگاه در این خصوص در رای خود وی را صرفا ملزم به پرداخت مهریه، نفقه و احتمالا اجرت المثل و احیانا نحله  می نماید .)
  • آیا زوجه می تواند جدا از شوهر زندگی کند؟
    قانون مدنی در شرایطی خاص  در دو ماده 1115 و 1005 چنین اشعار دارد : اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی و یا مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند‌ و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه بر‌ عهده شوهر خواهد بود . شایان ذکر است در خصوص خوف ضرر بدنی به مانند این است که زن از دادگاه با ارائه درخواست مسکن علیحده نماید ولی باید ثابت کند که همسرش مسبب آسیب بدنی به وی است و یا ثابت کند که در کنار شوهر زندگی کردن متحمل ضرر مالی می شود و یا ثابت کند از سوی شوهرش متحمل هتک حیثیت می شود  با عنایت به اینکه در سطر دوم این ماده کلمه محکمه، تصریح شده است لذا  تشخیص و احراز این مسئله با دادگاه است  . و همچنین در ماده 1005، قانون مدنی در مورد اقامتگاه زن شوهر دار چنین تصریح کرده است : اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است معذالک زنی که شوهر او اقامتگاه معلومی ندارد و همچنین زنی که با رضایت شوهر‌ خود و یا با اجازه محکمه مسکن علیحده اختیار کرده میتواند اقامتگاه شخصی علیحده نیز داشته باشد.  - تفسیر حقوقی آسیب بدنی، مالی، حیثیتی در ماده1115 قانون مدنی چیست ؟ الف - ضرربدنی : مانند آن که زن از ضرب وجرح شوهر و نزدیکان او خائف باشد ( شایان توجه است صرف یک بار ضرب وجرح از سوی شوهر، علی الاصول در دادگاه  موافقت به صدور رای طلاق نمی شود ب – ضررمالی : مانند آن که زن خائف باشد که زوج و نزدیکانش، اموالش را بربایند ضرر شرافتی : مانند اینکه زوجه به علت معاشرت و رفت و آمد دوستان نایاب زوج، به منزل مسکونی او، بر شرافت و حیثیت خویش خائف باشد . البته تمامی موارد فوق را زوجه باید در دادگاه ثابت نماید و اگر دادگاه متقاعد شد علی رغم اینکه زوجه منزل همسرش را ترک کرده باشد ( محتمل است) دادگاه به درخواست زوجه حکم مبتنی بر الزام زوج به تهیه منزل علی الحده، دهد که در این صورت  نفقه هم به زوجه تعلق می گیرد. صور احتمالی دیگر این موضوع بدین گونه ممکن است، باشد:
    • اگر زوجه به جهت خوف ضرر مالی یا بدنی یا حیثیتی از ناحیه شوهرش از دادگاه درخواست کند که همسرش مسکن جدا برای وی تهیه کند ، که در این صورت باید زوجه، خوف ضرر از ناحیه شوهر یا نزدیکان وی را در دادگاه  ثابت نماید و چنانچه قاضی دادگاه، هنگام رسیدگی متقاعد شد که عرفا و عقلا حق با زوجه است حکم به الزام زوج، به تهیه مسکن جدا برای زوجه صادر می کند و نفقه هم به وی تعلق می گیرد ( به عبارت بهتر زوجه ناشزه نمی شود)
    • اگر زوج از دادگاه در خواست صدور حکم الزام (همسرش) به تمکین کند، در این صورت  اگر زوجه هنگام دفاع  علت عدم تمکین و یا ترک منزل را، خوف خود را از ضرر از سوی شوهر یا نزدیکانش ( بدنی یا مالی یا حیثیتی ) مطرح کرد و قاضی دادگاه متوجه شد که عرفا و عقلا حق با زوجه است لذا در این صورت دادگاه قرار رد دعوای زوج را صادر می کند.
رتبه: 5 از 1200 رأی